اگر می دانستی که چقدر تنهایم برایم اشک می ریختی و اگر می دانستی چقدر اشک می ریزم تنهایم نمی گذاشتی

از همه ی شما عزیزان معذرت میخوام که توی این مدت مطلب ندادم.سرم خیلی شلوغ بود.راستش نظر ندادن شما هم منو ملا سست کرده.خواهشا نظر بدید خب...

زندگی عکسی یادگاریست با مرگ که ناچاریم در آن لبخند بزنیم حتی به دروغ...

رام من نمیشوند این واژه های حسود بگذار فریبشان دهم مینویسم دوستت ندارم اما تو بخوان........

چشمانت زمین محبت بودند و من جاذبه اش را وقتی سیب درخت دلم افتاد فهمیدم . . .

داستــــانها دارم ، از دیاران که سفر کردم و رفتم بی تو . از دیاران که گذر کردم و رفتم بی تو ، . . . با تو می رفتم و تنهای تنها . . . و صبوری مرا کــوه تحسین می کرد...

رسم دنیــــا فراموشی است اما تــــوفراموش نکن کسی در لا به لای زمان بیاد تـــوست...

به دلم افتاده بود که امشب حتماً خوابت را می بینم ..... آنقدر خوشحال بودم که تا صبح خوابم نبرد

لاشه ی عاشقی ام سگ خور نامردی تو، آنقدر خون به دلم هست که هارت بکند

به اين خيـــــــــابـــــــــــــان بگو تـــــــــــــــمام نشود من ...... با تـــــــــــــــــو حرفها دارم....